بخش سوم : پیشگیری از آسیبهای اجتماعی در مدارس
مقدمه
در بند 32 ماموریتهای دفتر سلامت و پیشگیری از آسیبهای اجتماعی وزارت آموزش و پرورش بر تلاش برای شناسایی انواع آسیبهای اجتماعی در مدارس، اولویتبندی آنها و برنامهریزی برای مقابله با آنها تاکید و در بند 37 نیز به عنوان آخرین بند از ماموریتهای این دفتر، به پیشگیری از آسیبهای اجتماعی، روانی و جسمانی دانشآموزان اشاره شده است، اما برخلاف این ماموریتها، مسوولان آموزش و پرورش تاکنون کمترین شوق و انگیزه را برای اطلاعرسانی در این خصوص از خود نشان دادهاند.
مشکل آسیبهای اجتماعی در مدارس از آنجا حساستر میشود که شناختی از این آسیبها و نیز آمارهای دقیق در این زمینه وجود ندارد و این آسیبها اگر هم مطابق بند 32 ماموریتهای دفتر سلامت و پیشگیری از آسیبهای اجتماعی وزارت آموزش و پرورش اولویتبندی شدهاند، اما در اعلام آن چندان رغبتی دیده نمیشود.
گرچه این عدم تمایل در برخورد مناسب با آسیبهای مدارس و اتخاذ رویکرد گاه منفی درخصوص ارائه برخی آمارها از آسیبهای اجتماعی مدارس با این پسزمینه ذهنی صورت میگیرد که چنین آمارهایی جز سیاهنمایی مدارس و محیطهای آموزشی و تشویش افکار عمومی حاصلی ندارد، اما در مقابل این نظریه، برخی دیگر از نظرات در دل خود برخورد شفاف و منطقی با مقوله آسیبهای اجتماعی را طلب میکنند.
کارشناسان در مورد اینکه کدام کشورها دارای امن ترین مدارس در دنیا هستند، اختلاف نظر دارند. اما همه آنها در این نکته هم عقیده اند که هر کشوری از پیشرفته تا در حال پیشرفت هر کدام به نوعی درگیر آسیبهای اجتماعی در مدارس اند. آنچه کشورها را در این موارد از یکدیگر متمایز می کند، نوع برخورد آنها با این آسیبهاست. برای مثال کشورهایی مانند ژاپن، فرانسه و سوئد برنامه هایی با قابلیتهای اجرایی و بودجه کافی برای این نوع موارد اختصاص داده اند و مهم تر از اینها استفاده آنها از افکار و اندیشه های خبرگان جهت برخورد و کنترل این آسیبها است، در حالی که در کشور ما بزرگترین عامل جلوگیری از این خطرات در مدرسه، ایمان مذهبی و غیرت دانش آموزان است. با وجود داشتن بیش از 16 میلیون دانش آموز هنوز وزارت آموزش و پرورش دارای امکانات آنچنانی برای مبارزه با این نوع آسیبهای اجتماعی در مقایسه با بسیاری از کشورهای دیگر نیست. متاسفانه مسئولان آموزش و پرورش به طور معمول، با دولت و مجلس همصدا شده و اعلام می کنند که امکانات موجود ما بیش از این نیست. به جای آن که متولیان آموزش و پرورش سعی در اصلاح نگرش دولت و مجلس به جایگاه استراتژیک آموزش و پرورش داشته باشند د رعمل، با آنها همراه و همصدا شده اند. نداشتن و نداری یک بحث است و از موضع ضعف به موضوعی نگاه کردن، بحثی دیگر. معضل اصلی آموزش و پرورش با نگرشها ارتباط دارد و نه صرفا با نداشتنها.
هزینه های این همه تغییر و تحول بی جهت که هیچ سودی برای آموزش و پرورش ندارد، چرا به آموزش و پرورش تحمیل می شود؟ یک روز معاونت پرورشی حذف یا ادغام و روزی دیگر دوباره احیاء می شود. یک روز انتخاب مدیران مدارس توسط معلمان تبلیغ و اجرا و روز دیگر منسوخ می شود و صدها نکته دیگر که همگان بر آن واقفند. در حالی که با این هزینه ها می توان یک نهاد مقتدر جهت مبارزه با آسیبهای اجتماعی در آموزش و پرورش تشکیل داد. جایگاه نظام تعلیم و تربیت در کشور ما که مردمش به چهارده معصوم و قوانین ناب قرآنی اعتماد و اعتقاد راسخ دارند. باید جایگاهی ممتاز و با افتخار در سراسر جهان داشته باشد و ارکان خانواده، معلم و اولیای مدرسه، دانش آموزان، دولت و مجلس و نهایتا وزارت آموزش و پرورش به اتفاق هم در پی ایجاد یک سیستم خلاق و پویا و مستحکم آموزشی باشند که در آن سعی شود تا تمام علایم آسیبهای فکری و رفتاری دانش آموزان شناسایی شده و به حداقل برسد. واقعیت این است که برای رسیدن به این مراحل با سرعت کنونی کاری از پیش نخواهیم برد. اما در این مدت می توانیم از طریق آموزش فرزندانمان و والدین آنها آسیبهای خطرناکی را که در کمین مدرسه و دانش آموزان ما هستند به حداقل برسایم.
موارد زیر به خانواده ها به عنوان اولین رکن اساسی در تربیت فرزندان، پیشنهاد می شود:
1-سعی کنید نگرش منفی نسبت به مواد مخدر در فرزندان خود ایجاد کنید.
2- برای آنها وقت بگذارید و در ارتقای سطح مهارتهای زندگی آنها تلاش کنید.
3- خانه و فضای پیرامون آن را مطبوع و شاداب نگه دارید تا فرزندانتان خانه را همیشه محلی امن برای خود بدانند.
4- از نمایش فیلمهایی که روحیه خشونت در کودکان را تشدید می کنند خودداری نمایید.
5-سعی کنید درباره دوستان فرزندانتان اطلاعاتی داشته باشید.
6- گاهی به طور پنهانی رفتارو اعمال آنها را در رفت و برگشت به مدرسه کنترل نمایند.
7- از خشونتهای فیزیکی و لفظی در مورد آنها امتناع کنید و سعی کنید موارد تربیتی لازم را به صورت غیرمستقیم با آنها در میان بگذارید.
8-برای علاقه مند کردن آنها به درس و مطالعه، خود نیز مطالعه کنید.
9- فرزندان خود را صرفا به امید مدرسه و مسئولان مدرسه رها نکنید و با کادر اجرایی مدرسه دائما در تماس باشید.
10- به طور منظم به آنها پول توجیبی بدهید و در این کار افراط و تفریط نکنید
11- هرگونه مورد مشاهده شده مربوط به آسیبهای اجتماعی را که دانش آموزان در معرض خطر آن هستند، برای مربیان و کادر اجرایی مدرسه گوشزد نموده و بر آنها سرپوش نگذارید.
12- و به فرزندان خود یاد بدهید که :
1) با دیگران با احترام رفتار نمایند حتی اگر آنها را دوست ندارند.
2) از موقعیتها و گفتگوهایی که باعث درگیری می شوند دوری کنند.
3) از خطاهای دوستان خود گذشت کنند. بخشش و گذشت باعث می شود که همیشه برگ برنده با آنها باشد.
4) اگر می خواهند مورد پذیرش دیگران قرار بگیرند سعی کنند آنها را درک کنند.
5) اگر از دست دوستی عصبانی هستند قبل از هر اقدامی تا 10 بشمارند.
6) پیش از اینکه چیزی را از دوستان خود قبول کنند بدانند که کاربرد آن چیست، مقدار مصرف آن چقدر است و چه تاثیرات مفید و مضری دارد.
7) از اینکه احتمالا از طرف دوستان خود طرد شوند اضطرابی نداشته باشند.
8) از دشنام دادن و تحقیر کردن دیگران خودداری کنند.
9) از خشونت دوری کنند. هر کسی ممکن است با دیگران اختلاف داشته باشد، اما اختلاف نباید منجر به خشونت شود.
10) دوستانی برای خود پیدا کنند که اعتماد به نفس بالایی داشته باشند.
11) از سخنان نیشدار و مسخره کردن دوستان خود پرهیز کنند.
12) به آنها یاد بدهید که در صورت احساس خطر از دوستان، از اولیای مدرسه، والدین و پلیس کمک بخواهند.
13) طوری برنامه ریزی کنید که آنها تحرک بدنی لازم را داشته باشند.
14) از معاشرت با افرادی که سیگاری هستند، دوری کنند.
15) از آنها بخواهید که از مواد غذایی در بیرون ازخانه کمتر استفاده کنند.
16) از فرصتهای روزانه خود بیشتر استفاده کرده و وقت خود را در بیرون از خانه بی جهت تلف نکنند.
17) با تمام اعضای جامعه مدرسه خود ارتباط و تعاملی مناسب داشته باشند.
18) همیشه به خدا توکل کنند و راز و نیاز با او را فراموش نکنند.
19) در هنگام خشم از جملاتی که بار احساسی شدیدی دارند، استفاده نکنند. مثلا نگویند “از تو متنفرم” بلکه بگویند که “ناراحتم می کنی”.
20) توقع شان را از دیگران کم کنند. مردم در مقابل ما وظیفه ای ندارند و اگر هم محبتی می کنند، از سر لطف است نه وظیفه.
21) ایده آل گرا نباشند. هیچ کس بهترین نیست، اگر بخواهید نقش بهترین را بازی کنید، چون نیستید ناراحت خواهید شد .
13- و سرانجام سخن اینکه ان شاءالله روزی بیاید که آموزش و پرورش کشورهای مسلمان و خصوصا کشور عزیزمان ایران الگویی برای تمام کشورهای جهان باشند. چرا که بهترین راه معرفی و تبلیغ اسلام به دنیا از طریق فرهنگ سالم و آموزش و پرورش بی عیب و نقص می باشد.