جان گرفتن نوزاد در غسالخانه بوشهر
نوزاد یکروزهای که توسط پدرش برای دفن به آرامستان بوشهر برده شده بود، زنده شد اما گویا کسی از زنده شدن این نوزاد خوشحال نشد.
به گزارش خبرنگار مهر، مردی که برای دفن نوزاد یکروزه خود به آرامستان بوشهر مراجعه کرده بود، هنگامی که با خبر زنده بودن این نوزاد مواجه شد، نوزاد را از کارکنان آرامستان تحویل گرفت و پس از چند روز ادعا کرد که این کودک فوت شده بود و خود آن را در گوشهای دیگر دفن کرده است. والدین این نوزاد هنگامی که خبر زندهبودن وی را شنیدند، باور نمیکردند این نوزاد که هنگام تولد فوت شده بود و پزشک بیمارستان نیز فوت این نوزاد را تائید کرده بود، زنده شود. در حالی که بر اساس نظر پزشک بیمارستان، این کودک همه علائم حیاتی خود را از دست داده بود، در غسالخانه آرامستان بوشهر جان گرفته و گریه کرد. البته گواهی ای که این پدر هنگام دفن فرزند خود به غسالخانه ارائه داده بود از سوی پزشک بیمارستان صادر شده بود ولی به تائید پزشکی قانونی نرسیده بود.
نوزاد مرده هنگام غسل شروع به گریه کرد
مدیر آرامستان بوشهر در گفتگو با خبرنگار مهر به تشریح این واقعه پرداخت و اظهار داشت: روز یکشنبه حوالی ساعت 12 ظهر بود که والدین این نوزاد با در دست داشتن یک کارتن به آرامستان مراجعه کردند و خواستند که فرزند فوت شده خودشان را دفن کنند. غلامرضا کردهبندی اضافه کرد: ما نیز طبق معمول این درخواست را برای شستشوی نوزاد به غسالخانه ارجاع دادیم تا کارهای شستشو و آمادهسازی این نوزاد برای دفن انجام شود. وی اضافه کرد: در حالی که همکاران ما در غسالخانه مشغول بیرونآوردن نوزاد از لباس یا پوشش پارچهای وی بودند، به یکباره متوجه می شوند که این نوزاد زنده است و نوزاد گریه می کند.
ممانعت پدر نوزاد از فیلمبرداری کارکنان غسالخانه/ اورژانس آمبولانس نداشت
مدیر آرامستان بوشهر گفت: این اتفاق باعث شد تا همکاران ما همگی بالای سر این نوزاد جمع شوند و همه دیدند که این نوزاد زنده است و وقتی قصد داشتند از این واقعه فیلمبرداری کنند با ممانعت پدر این نوزاد مواجه شدند. وی اضافه کرد: در این هنگام برای اینکه اتفاقی برای این نوزاد نیافتد و بتواند به حیات خود ادامه دهد، سریعا با اورژانس تماس گرفتیم و تقاضای آمبولانس کردیم که متاسفانه اورژانس به ما گفت که در حال حاضر آمبولانس در اختیار ندارد. کرهبندی افزود: پدر این نوزاد که اصلا از شنیدن خبر زنده بودن این نوزاد خوشحال نشده بود، بچه را داخل کارتن انداخت و گفت که خودم او را به بیمارستان میرسانم.
سکوت و صحبتهای مشکوک پدر هنگام شنیدن خبر زندهبودن نوزاد
وی ادامه داد: در حالی که از این مردم میپرسیدیم که چرا وقتی فرزند شما زنده است، بیمارستان برای او گواهی فوت صادر کرده است، او فقط سکوت میکرد و یا در جواب به برخی سوالها به صورت مشکوکی طفره میرفت. مدیر آرامستان بوشهر اضافه کرد: این مرد نیز با خودروی پراید خود، کودک را برد تا او را به بیمارستان منتقل کند ولی از رفتار و صحبتهای او معلوم بود که قصد این کار را ندارد. وی ادامه داد: برای پیگیری این موضوع بیش از 15 بار با این مرد تماس گرفتم ولی جواب نداد. برای بررسی موضوع به بیمارستان شهدای خلیج فارس بوشهر نیز رفتم ولی خبری از این مرد و نوزاد وی نبود. کرهبندی افزود: هنگامی که برای پیگیری این موضوع به حراست و پلیس 110 اطلاع دادم، آنها گفتند که باید این شکایت و درخواست پیگیری از سوی پدر نوزاد مطرح شود. وی در تشریح ادامه این ماجرا گفت: پس از تماسهای مکرر با پدر این نوزاد، بالاخره موفق شدم با وی ارتباط برقرار کنم و در پارکینگ یکی از بیمارستانهای با وی قرار گذاشتم و با وی صحبت کردم.
بچه مرده بود/ نوزادم را خودم دفن کردم
کرهبندی بیان داشت: این مرد در حالی که نوزاد را زنده از آرامستان خارج کرده بود، خیلی طبیعی و بدون هیچگونه ناراحتی به من گفت که این نوزاد فوت کرده بود و زنده نماند. وی به صحبتهای مشکوک این مرد اشاره کرد و اظهار داشت: پدر این نوزاد میگفت که اگر شما هم جای من بودید، دوست داشتید که این نوزاد زنده نماند؛ البته دلیلی برای این موضوع ذکر نمیکرد ولی من به او گفتم که موضوع مرگ و زندگی یک انسان در میان است و باید قضیه روشن شود. مدیر آرامستان بوشهر افزود: وقتی به این مرد گفتم که باید برای دفن کردن این کودک از پزشکی قانونی مجوز بگیرد و با بردن این کودک به پزشکی قانونی، علت مرگ مشخص و مجوز دفن صادر شود ظاهرا قانع شد که این کار را انجام دهد ولی وی رفت و دیگر خبری از او نشد. وی گفت: وقتی بار دیگر با این مرد تماس گرفتم، وی به من گفت که نوزاد خود را بردهام و خودم او را دفن کرده و محل دفن و چگونگی دفن وی به شما هیچ ربطی ندارد. کرهبندی در پاسخ به درخواست خبرنگار مهر برای در اختیار قرار دادن نام بیمارستان یا پزشک معالج و یا نام و شماره تماس پدر این نوزاد نیز بیان داشت: متاسفانه به دلیل شرایط خاص این واقعه، نمیتوانم نامی از بیمارستان، پزشک و یا خانواده این نوزاد ببرم و در صورت مشخص شدن قضیه، اطلاعات بیشتری را بیان خواهم کرد.
گردآوری خبر نگار مستقل جاجرم حاج قاسمعلی حسن زاده مرجع خبر: تابناک تاریخ درج خبر : 1391/10/20 لظفا نظر بدهید
زندگی پس از مرگ تلفنهای همراه
جام جم آنلاین نوشت: گوشی موبایل کهنهتان را میفروشید، به مراکز بازیافت میدهید یا آن را به کسی یا جایی اهدا میکنید؛ اما پس از آن چه اتفاقی میافتد؟ امکان اینکه گوشیتان دوباره به دست خودتان برسد، چقدر است؟ میز کاری شلوغ، پیچگوشتیهای مختلف و انبوهی از پیچهای کوچک. این شرح حال مختصری از محیط کار کارگاه سبز یک تعمیرکار زبالههای دور ریخته شده الکترونیکی است که سالانه حدود 900 هزار کیلوگرم زباله الکترونیکی را بازیابی میکند. این کارگاه که توسط یک تیم تعمیرکار به سرپرستی جوانی بیست و دو ساله گردانده میشود در هر روز تعداد 30 عدد گوشی موبایل را بازسازی کرده و دوباره به دست مصرفکنندگان باز میگرداند. اگر وسایل الکترونیکی از کار افتادهتان را یکراست به سطل زباله پرتاب نمیکنید (البته خواهش میکنیم این کار را انجام ندهید) محتملترین گزینه این است که گوشیتان بازیافت شده و دوباره به شکل دیگری فروخته شده است. هر نوع کالای دیجیتالی از قبیل انواع رایانهها، گوشیهای موبایل قدیمی و حتی یک چرخ خیاطی کهنه به مرکزی از آن نوع که یاد کردیم، وارد میشود که به احتمال زیاد تا 21 درصد از آنها دوباره احیا میشوند. 79 درصد باقیمانده که به درد نمیخورند به کابلها، مادربوردها، تلویزیونها و وسایل دیگری اختصاص دارند که آنقدر کهنه و قراضه هستند که امکان نوسازی و بازیافت را ندارند و باید به سطل آشغال ابدی پرتاب شوند. اما انبوه قطعات به دردبخوری مثل بورد مدار و باتریها که در سطلهای مربوط روی هم انباشته میشوند، خوراک شرکای همکاری هستند که یا آن قطعات را با پردازشهایی که روی آنها انجام میدهند جزئی از دستگاههای تولیدی جدیدشان میکنند یا با استخراج آهن، مس و نقره موجود در آنها بخشی از مواد اولیه مورد نیازشان را تامین میکنند. لازم به ذکر است که مراکز بازیافتکننده با مواد شیمیایی سمی سر و کار دارند، اما مراکز معتبر و دارای مجوز از سمی کردن محیط زیست و آسیب رساندن به مردم امتناع میورزند.
تلفن همراه، زبالهای خطرناک
زبالههای الکترونیکی به معضل بزرگی در سراسر کره خاکی بدل شدهاند. این معضل که بیشتر شبیه به یک سناریوی نسبتا تراژیک است، وقتی وخیم میشود که توده بازماندههای الکترونیکی به شکل تپههایی بدون نظم و رعایت اصول بهداشتی روی هم انباشته میشوند و به مرور زمان مادههای شیمیایی فاسدکننده و خطرناکی را وارد خاک و آب محیط زیستمان میکنند. این تجهیزات میتوانند نیکل، جیوه، کادمیوم، سرب و دیگر مواد سمی را به خاک وارد کنند که پاک شدن این مواد از طبیعت تقریبا غیرممکن است یا به صدها سال زمان نیاز دارد. برای مثال لیتیوم - که ماده اصلی باتری تلفنهای همراه است - را در نظر بگیرید، این ماده میتواند به سیستم عصبی و ارگانهای حیاتی آسیب برساند. همچنین نیکل، کادمیوم و نقره نیز عملکرد و تاثیری مشابه روی موجودات زنده دارند. به قول مدیرعامل یکی از شرکتهایی که در حوزه بازیافت گوشیهای موبایل فعالیت میکند، یک عدد گوشی موبایل در سطل زباله نگرانکننده نیست، اما صد میلیون عدد از آنها یک فاجعه زیستمحیطی به حساب میآید. فرقی نمیکند گوشیتان را اهدا کنید یا آن را به دست بازیافتیها بسپارید، یکی از بدترین قسمتهای سناریویی که ذکر کردیم به آنجا مربوط میشود که این قطعات دست دوم و فرسوده سر هم میشوند؛ شرکتهایی وجود دارند که برخی یا تمام قطعات را به خارج از کشورشان صادر میکنند، در صورتی که خیلیها هم از این کار امتناع میکنند؛ زیرا مدیریت کار امری است بس دشوار. به عنوان نمونه، طبق اعلام آژانس حفاظت از محیط زیست (EPA) زبالههای الکترونیکی موضوع چندان مهمی در مکانهای دفن زباله آمریکا به حساب نمیآیند؛ اما باز هم نمیتوان براحتی از این موضوع گذشت. در وهله نخست باید تمام سرمایه و انرژی که بابت ساخت و ارسال گوشیهای جدید در سراسر جهان صرف میشود و از سویی، تمام آن ترکیباتی را که وارد خاک میشوند در نظر بگیریم. دریاچههای رادیواکتیو غیرواقعی نیستند و واقعا وجود دارند. این مواد و همچنین مواد سمی به بخشی غیرقابل انکار و عادی گوشیهای موبایل بدل شدهاند که حالا حالاها میتوان آنها را درون تلفنهای همراه پیدا کرد. براساس گزارش EPA در سال 2009، آمریکا هر سال بیش از 37/2 میلیون تن زباله الکترونیکی تولید میکند. با اندکی خوشبینی، انرژی ذخیره شده از بازیافت یک میلیون لپتاپ میتواند انرژی مورد نیاز 3657 خانه را تامین کند. اگرچه تلفنهای همراه از لحاظ اندازه و وزن در برابر دیگر وسایل الکترونیکی کوچک و سبکتر هستند، اما حجم قابل توجهی از زبالههای الکترونیکی را تشکیل میدهند. متاسفانه پیدا کردن رقم دقیق تعداد گوشیهای دور انداخته شده، دوباره فروخته شده و بازیافت شده دشوار است. با این حال، براساس اطلاعات داخلی که توسط برخی از این شرکتها منتشر شده اطلاعاتی کم و بیش تقریبی در این مورد در دسترس قرار دارد.
بازیافت گوشی های همراه
EPA تخمین میزند فقط آمریکاییها سالانه در حدود 130 میلیون تلفن همراه دور میاندازند که این رقم با توجه به گسترش استفاده از تلفنهای هوشمند و تبدیلشدن این وسیله به دستگاهی که به جای چند ابزار ارتباطی به ایفای نقش میپردازد در حال افزایش است. گوشیهای همراه طول عمر کوتاهتری در مقایسه با رایانه یا تلویزیون دارند چیزی حدود 18 ماه. با این حال باعث امیدواری است که موسسههای غیرانتفاعی به شکل گستردهای زبالههای الکترونیکی را میپذیرند و برخی در قبال آن، پول هم به اهدا کننده میپردازند. اما باز هم با این تفاصیل در کل جهان هر سال 7/1میلیارد تلفن همراه جدید خریداری میشود که نزدیک به 9 یا 10 درصد این رقم روانه مراکز بازیافت میشوند. EPA بر این باور است که از هر یک میلیون دستگاه تلفن همراهی که در آمریکا بازیافت میشود، 15875 کیلوگرم مس، 350 کیلوگرم نقره، 34 کیلوگرم طلا و 15 کیلوگرم پالادیوم به دست میآید که ما را از استخراج بکر این مواد از طبیعت بینیاز میکند. بنابراین موبایلهای دور انداخته شده و به اصطلاح از رده خارج به کجا میروند؟ اولین جایی که میتوان آنها را پیدا کرد در دستهای مردم است. احتمال اینکه گوشیای که اهدا کردهاید، فروختهاید یا آن را مستقیما به سطل زباله انداختهاید، دوباره بازسازی شود و در بهترین حالت در بازار در حال رونق دست دوم فروشهافروخته شود، بسیار زیاد است.
سرگذشت تلفنهای همراه به روایت ارقام
ارقام عجیب، اما جالبی در مورد زندگی دوم گوشیهای همراه وجود دارد. برای مثال:
* 7/1 میلیارد تلفن همراه در هر سال در سراسر جهان فروخته میشود.
* بین 10 تا 12 درصد از این گوشیها بازیافت میشوند، ولی از سرنوشت بقیه اطلاعی در دست نیست.
* هر مصرفکننده تلفن همراه به طور متوسط 18ماه از یک مدل گوشی استفاده میکند.
* از یک میلیون گوشی موبایل بازیافت شده میتوان حدود 16 تن مس استخراج کرد.
* لازم به ذکر است که بیشتر ارقام تقریبی هستند.
گردآوری خبر نگار مستقل جاجرم حاج قاسمعلی حسن زاده مرجع خبر: تابناک تاریخ درج خبر : 1391/10/16 لظفا نظر بدهید